گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد چهاردهم
[سوره الأعراف ( 7): آیات 59 تا 64 ] ....



ص : 238
اشاره
لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ( 59 ) قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا
لَنَراكَ فِی ضَ لالٍ مُبِینٍ ( 60 ) قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَ لالَۀٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ( 61 ) أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْ َ ص حُ لَکُمْ وَ
( أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ ( 62 ) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلی رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ( 63
( فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً عَمِینَ ( 64
، ص: 239
[سوره الأعراف ( 7): آیه 59 ] .... ص : 239
اشاره
( لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ( 59
ترجمه و شرح .... ص : 239
خداوند متعال در این آیه مبارکه رسالت و اعزام پیامبران را یادآوري نموده و بیان میکند که همواره در جهان بشریت دعوت به
حق و مکتب خداپرستی دائر بوده و پیامبران همواره در برابر دنیائی شرك و بتپرستی مقاومت مینمودند و مردم را به عنوان قوم و
خویشان خود میخواند و آنان را به پرستش پروردگار جهان دعوت مینمود زیرا جهان هستی را از کتم عدم بوجود آورده است. و
جز آفریدگار جهان موجودي شایسته پرستش نیست و هر چه پندارید و پرستش نمائید مخلوق و آفریده پروردگار جهانند.
و در باره شما بیمناك هستم از اینکه در اثر اندیشه و شرك و تمرّد از دعوت من به خداپرستی هنگام رستاخیز به عقوبت ابدي
صفحه 129 از 218
دچار گردید. اینک میفرماید:
به حق سوگند ما نوح را با سمت رسالت و پیامبري بسوي مردم زمانش فرستادیم و گفت اي قوم من و اي اهل و عشیره من خداي
، یکتا را بپرستید که شما را به تمامترین صورت و کاملترین نظام در خلقت بیافرید و آنچه در
ص: 240
آسمانها و زمین است براي شما ایجاد و مسخر ساخت معبود حقیقی اوست و براي شما معبود قابل پرستشی غیر او نیست من شما را
به پرستش او دعوت میکنم و اگر شما مرا در آنچه به شما ابلاغ میکنم اطاعت نکنید و مخالفت امر من نمائید بر شما بیم دارم و
میترسم که دچار عذاب آن روز عظیم شوید که دفعش از شما محال و هولش بسیار سخت و هراسناك است.
از این آیه مستفاد میشود:
اعراض از خداوند متعال و نافرمانی به دستورات و احکام او موجب سرگردانی و نزول عذاب میباشد.
(59)
ترجمه و شرح .... ص : 240
نوح را دادیم ما پیغمبري سوي قومی بتپرست از برتري
گفت یا قوم اعبدوا اللّه مالکم هیچ معبودي جز او بی اشتلم
بر شما ترسم گر ایمان ناورید بر عذاب بس بزرگ و بس شدید
(59)
، ص: 241
[سوره الأعراف ( 7): آیه 60 ] .... ص : 241
اشاره
( قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ ( 60
ترجمه و شرح .... ص : 241
خداوند متعال در این آیه کریمه بیان فرموده: پس از قیام نوح علیه السّلام به دعوت توحید مردم در پاسخ وي در مقام مبارزه با
دعوت او در آمدند و گفتار او را بر خلاف بداهت پنداشته که چگونه کسی بر خلاف آئین و مرام عموم مردم اظهار نظر نموده و
آئین آنان را تکذیب میکند و عموم مردم را از پرستش خدایان و مقدسات خودشان نهی نموده در مقام تهدید آنان بر میآید در
صورتی که از کسی چنین اعتراض و بیزاري از خدایان و مقدسات خود نشنیدهاند که جز ضلالت و گمرهی نیست. اینک
میفرماید:
بعضی از اشراف و زعماء و رؤساء قوم که همیشه این دسته از مردم دشمنان رهبران و مرشدان هستند و مهابت آنها چشم مردم را پر
صفحه 130 از 218
کرده و اکثریت پیرو آنها هستند به پاسخ نوح گفتند نظر ما چنین است که تو از طریق حق بیرون رفتهاي و در گمراهی آشکاري
واقع شدهاي که ما را از پرستش خدایانمان ودّ- سواع- یغوث- یعوق- و نسر باز میداري.
(60)
ترجمه و شرح .... ص : 241
قوم گفتند از اکابر ز ابلهی ما تو را بینیم اندر گمرهی
که کنی ما را دلالت ز اشتباه بر اله واحد از چندین اله
(60)
، ص: 242
[سوره الأعراف ( 7): آیه 61 ] .... ص : 242
اشاره
( قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلالَۀٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ( 61
ترجمه و شرح .... ص : 242
خداوند متعالی در این آیه مبارکه فرموده: نوح علیه السّلام در مقام احتجاج و اثبات دعوي خود گفت من از طریقه خرد هرگز بر
کنار نبوده و دعوت من به خداپرستی بر اساس خرد است زیرا رسول و فرستاده از جانب آفریدگار هستم و جامعه بشر را به پرستش
و یگانگی پروردگار دعوت مینمایم گر چه قیام به دعوت به حق و مبارزه با شرك و تهدید مردم خود دعوي رسالت از جانب
پروردگار است ولی براي تأکید مرام و اثبات صحّت دعوت به منصب خود تصریح مینمود و خود را رسول آفریدگار معرّفی
مینمود.
اینک میفرماید:
نوح به پاسخ گفت اي قوم من: در گمراهی نیستم و از طریق حق و ارشاد هم خارج نشدهام که شما را به توحید خداي یکتا و
پرستش او به تنهائی دعوت میکنم و از پرستش غیر او و بتها منع میکنم بلکه من فرستادهاي از جانب خداي جهانیان هستم که شما
را به راه رشاد هدایت کنم و شما را به آنچه موجب سعادت دنیا و آخرت شماست دعوت نمایم.
(61)
ترجمه و شرح .... ص : 242
گفت گمره نیستم من در یقین بل رسولستم ز ربّ العالمین
صفحه 131 از 218
(61)
، ص: 243
[سوره الأعراف ( 7): آیه 62 ] .... ص : 243
اشاره
( أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ ( 62
ترجمه و شرح .... ص : 243
خداوند متعال در این آیه مبارکه توضیح میدهد که نوح باز به رسالت خود تأکید میکرد که خداوند متعال به وي مأموریت داده
که زیاده بر دعوت عموم مردم به ارکان توحید و معاد احکام عملی چندي را نیز مأموریت داشته که به جامعه بشر برساند و اعلام
نماید. و استفاده میشود که نوح نخستین پیامبر صاحب دین و کتاب و احکام آسمانی بوده است. و نیز سمت دعوت خود را معرفی
مینمود که رسالت از جانب پروردگار بر دو رکن استوار است: ( 1) تهدید مردم از شرك و از عقوبت ابدي ( 2) مژده و بشارت که
اگر عبودیت و انقیاد را شعار خود قرار دهید بهرهاي از آسایش زندگی داشته هنگام رستاخیز نیز به سعادت ابدي نایل خواهید شد.
و نیز به مردم اعلام مینمود که پروردگار مرا از تعلیمات غیبی بهرهمند نموده و حقایقی را از معارف القاء فرموده که دلیل بر
صحت گفتار و دعوي من است و عموم مردم از اینگونه تعلیمات غیبی بیبهرهاند ناگزیر مردم جاهل از رسول پروردگار و رهبر
خود پیروي نمایند و از تعلیمات او بهرهمند گردند و به پارهاي از اسرار خلقت پی ببرند تا به سعادت دو جهان نائل شوند. اینک
میفرماید: ، ص: 244
پیامهاي پروردگارم را به شما برسانم و آنها توحید خالص و ایمان به خدا و فرشتگان و پیغمبران و آخرت و بهشت و دوزخ و ثواب
و عقاب و ابلاغ احکام عمومی لازمه براي معاش و معاد شما از عبادات و معاملات میباشند و آمدهام که نصیحتگذار شما باشم و
خیر شما را به شما گوشزد کنم و شما را از عقاب خدا بترسانم و به امور دین متذکرتان نمایم و از خدا من آنچه میدانم شما
نمیدانید یعنی وعظی که براي شما میکنم و بیمی که از عاقبت شرك شما دارم و شما را میترسانم و آنچه از صفات حق و عدل و
قدرت او بیان میکنم از علم یقین است و شما به آن جاهل هستید.
(62)
ترجمه و شرح .... ص : 244
میرسانم بر شما پیغام حق ربّ من پروردگار ما خلق
ناصحم میدانم از وحی خدا آنچه آن را نیستید آگه شما
(62)
، ص: 245
صفحه 132 از 218
[سوره الأعراف ( 7): آیه 63 ] .... ص : 245
اشاره
( أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلی رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ( 63
ترجمه و شرح .... ص : 245
خداوند متعال در این آیه شریفه میفرماید: نوح به قوم خود گفت چگونه در مقام لجاج و انکار دعوت من برآمدهاید شخصی
همچو من که از بستگان شما هستم رسول و پیامبري از جانب پروردگار بسوي شما باشم و به مردم پند دهم و از شرك و بتپرستی
باز دارم و از عقوبت شرك و گناهان مردم را بترسانم و تهدید نمایم و اگر در اثر پیروي از دعوت من خدا پرست شوید و به
وظایف دینی رفتار نمائید ممکن است به رحمت پروردگار و به سعادت همیشگی نایل شوید. و از تعبیر به جمله لعلّکم استفاده
میشود: ایمان به ارکان توحید و پرهیز از گناهان جزء مقتضی است که اهل ایمان و تقوي مشمول رحمت پروردگار گردند زیرا
روح ایمان و سعادت وابسته به مشیّت پروردگار و موهبت وجودي است که در مورد قابل افاضه میفرماید. اینک میفرماید:
آیا بعید میدانید و تعجب میکنید از اینکه وعظ و بیان و ذکري از جانب پروردگار و مالک امور و آفرینندهتان بر مردي و بشري از
جنس خودتان وحی شود؟ تا اینکه شما را از عقاب اللهی بترساند و فرجام حالی که در آن هستید و گرفتار کفر و گناه میباشید به
شما بنمایاند و شما را بر ، ص: 246
حذر دارد؟ و در اثر این ترسانیدن شما تقوي پیشه کنید و از گناهان دست بکشید و از شرك و عصیان پرهیز نمائید و از بیم
گرفتاري به عذاب روز رستاخیز مهیّا و آماده جلب رحمت شوید و باشد که خداوند به شما رحم آورد و مورد رحمت و عطوفت
خداوند عطوف مهربان گردید.
(63)
ترجمه و شرح .... ص : 246
قوم را آمد شگفت از وحی ربّ نوح گفت آیا کنید از این عجب
کاید از بهر تنبّه در قرار بر شما پیغامی از پروردگار
بر زبان مردي از جنس شما تا بترساند شما را ز ابتلا
تا بپرهیزید و بخشیده شوید شاید آخر خوب و بگزیده شوید
(63)
، ص: 247
[سوره الأعراف ( 7): آیه 64 ] .... ص : 247
اشاره
صفحه 133 از 218
( فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً عَمِینَ ( 64
ترجمه و شرح .... ص : 247
خداوند متعال در این آیه شریفه بیان میکند که نوح مدت طولانی هر نسل را به خداپرستی دعوت مینمود لکن همه او را تکذیب
میکردند جز هشت نفر وقتی که نوح به آنان نفرین کرد به اذن پروردگار آب سطح زمین را از هر سو فرا گرفت نوح با همرهان
وي که اهل ایمان و خداپرست بودند خداوند متعال آنان را بوسیله کشتی از غرق نجات داد و سایر مردم جهان که مشرك و کوتاه
فکر بودند در آب غرق شدند. اینک میفرماید:
با این همه نصایح و پند و موعظت آن جماعت کافر کیش حضرت نوح علیه السّلام را تکذیب کردند و بر کفر خود مصرّ شدند و
امر پروردگار را مخالفت نمودند و جز عدّه قلیلی به او ایمان نیاوردند و فرجام حالشان به آنجا رسید که ما هم نوح را با کسانی که
با او در کشتی نشستند از طوفان عالمگیر نجات بخشیدیم و عاقبت به ساحل سعادت رسانیدیم و آنان که آیات ما را دروغ پنداشتند
و پیغمبر ما را تکذیب و استهزاء نمودند غرق نمودیم زیرا آنها مردمانی بودند کور باطن و منحرف از جاده حق و حقیقت که اصولا
و ابدا چشم دیدار خیر را نداشتند و هرگز خیري نمیدیدند.
با توجه به مظمون آیات قبل معلوم میشود: قوم نوح آن بزرگوار را ، ص: 248
از این نظر تکذیب نمودند که میفرمود: من رسول خدا میباشم. از جمله فانجیناه نیز مستفاد میگردد: آن قوم وحشی تصمیم گرفته
بودند که حضرت نوح و پیروانش را شهید نمایند که خدا میفرماید: ما نوح و آن افرادي را که با او بودند نجات دادیم چنان که در
آیه 115 سوره شعراء میفرماید:
قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ یعنی گفتند اي نوح اگر دست از دعوت خود بر نداري حتما سنگباران خواهی شد.
(63)
، ص: 249
ترجمه و شرح .... ص : 249
پس او را تکذیب کردند آن گروه نوح شد ز آزار ایشان بر ستوه
کرد نفرین شد دعایش مستجاب امر از حق شد با هلاك و عذاب
وحی کرد او را که سازد کشتئی کش بود هنگام طوفان پشتئی
رفت در کشتی خود او با چند تن شد به طوفان غرق باقی مرد و زن
نوح را دادیم از طوفان نجات وانکه با او بود در فلک از ثقات
غرق کردیم آنکه بر آیات ما بودشان تکذیب از جهل و عما
زان که بودند آن گروه قوم عمین کور یعنی از نشانیهاي دین
(63)
، ص: 250
صفحه 134 از 218
توضیحات .... ص : 250
1) قوله تعالی: لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ ... )
خداوند متعال در آیات پیشین پس از بیان مظاهر قدرت و وحدانیت ختم کلام را به ذکر بعث و نشر خلایق فرمود و اینک به ذکر
قصص پیغمبران پیشین و آنچه صدمات و تکذیب از مردمان خود دیدهاند و فرجام امر آنها به کجا رسید پرداخته که هم موعظتی
براي امّت و هم تسلیتی براي حضرت ختمی مرتبت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم باشد چنان که در سوره هود میفرماید:
وَ کُلا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فِی هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَ ۀٌ وَ ذِکْري لِلْمُؤْمِنِینَ. و نیز میفرماید: لَقَدْ کانَ
فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ.
2) قوله تعالی: لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا. )
به منظور اینکه به مردم پند دهد و از شرك و بتپرستی باز دارد و از عقوبت شرك و گناهان مردم را بترساند و تهدید نماید.
و بر حسب آیه 111 سوره شعراء که میفرماید: قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَکَ وَ اتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ در قوم نوح مظهر ستمگري و خودستائی به نام
اختلاف طبقاتی بود تا آنجا که یکی از انتقادات آنان از نوح این بود که افراد تهیدست و مستمند به تو ایمان آورده و گرویدهاند ما
با داشتن مال و ثروت و نفوذ و فرزند چگونه ردیف افراد فرومایه و بیارزش قرار بگیریم از این انتقاد استفاده میشود که قوم نوح
که دوره کودکستانی بشریت را میپیمودند به امور مادي از قبیل ثروت و مال و نفوذ علاقه مفرطی داشتند و أنوار العرفان فی تفسیر
القرآن، ج 14 ، ص: 251
شخصیت انسانی در نظر آنان در همین امور خلاصه بود و نوح پیامبر علیه السّلام نیز به آنان نوید داده که اگر ایمان آورید و از
گناهان خویش توبه کنید پروردگار شما را به مال و ثروت و فرزند و آسایش شما کمک خواهد فرمود ولی سر انجام رذیله
اختلاف طبقاتی این گروه را به سرنوشت شومی که نتیجه اعمال زشت آنان بود دچار کرد و در امواج سهمگین و گردابی هولناك
فرو رفته یکباره همگی غرق شدند.
3) قوله تعالی: فَکَ ذَّبُوهُ فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ حضرت نوح علیه السّلام قریب یک هزار و پنجاه سال کم مدت رسالت و )
مأموریت وي بود بر حسب طبع با چند نسل معاصر و همزمان بوده در این مدّت طولانی هر نسل را دعوت به خداپرستی مینمود
همه او را تکذیب میکردند و جز هشت نفر و هنگامی که نوح پیامبر به آنان نفرین کرد به اذن پروردگار آب سطح زمین را از هر
سو فرا گرفت نوح با همراهان وي که اهل ایمان و خداپرست و بودند بوسیله کشتی خداوند آنان را از غرق نجات داد و سایر مردم
جهان که مشرك و کوتاه فکر بودند در آب غرق شدند برخی از تفاسیر نوشتهاند منظور از کلمه و الذین معه فی الفلک یعنی آن
افرادي که با نوح در کشتی بودند چهل نفر مرد و چهل نفر زن بوده است و بنا به قولی 9 نفر بودند که سه نفر آنان پسران نوح و
شش نفر دیگر از قوم او بودند و نجات حضرت نوح و پیروانش از غرق شدن بوسیله کشتی بود زیرا هر اندازهاي که کار طوفان و
آب بالا میگرفت کشتی بر فراز آب بود ولی افرادي که آیات خدا را تکذیب کردند حتی پسر نوح طعمه غرق و طوفان شدند.
و جمله انهم کانوا قوما عمین علت و سبب غرق شدن آنان را بیان ، ص: 252
میکند و میفرماید: ایشان به علت اینکه دیده حق بین نداشتند و راه دین و مذهب را بطور کور کورانه طی مینمودند مستوجب
یک چنین عذابی شدند.
تفسیر مجمع البیان و برهان راجع به کودکان نوشتهاند زنان قوم نوح مدّت چهل سال عقیم شدند و در هنگام طوفان شخصی که از
چهل سال کمتر داشته باشد در میان آنان نبود.
، ص: 253
صفحه 135 از 218
روایات .... ص : 253
1) ابن بابویه در علل از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند اسم نوح عبد الغفار بود و لقبش نجی )
اللّه و نوح است او را شیخ الأنبیاء گویند آن حضرت پانصد سال گریه و زاري نمود از این جهت ملقب به نوح شد حضرت آدم خبر
او را به فرزندان خود داد و گفت قوم او آن حضرت را تکذیب کنند خداوند طوفانی پدید آورد و آنها را هلاك گرداند هر که از
شما درك کردید باید به آن جناب ایمان بیاورید تا از غرق شدن نجات یابید و نسب شریفش بده واسطه به حضرت آدم میرسد و
تمام پدران او پیغمبر بودند آن حضرت فرزند مالک بن متوشلخ بن اخنوع ادریس پیغمبر است و طبق تواریخ در سال هزار و ششصد
و چهل و دو بعد از هبوط آدم متولد شده و پس از هشتصد و پنجاه سال خداوند او را به پیغمبري مبعوث فرمود و شریعت آن جناب
توحید و خداپرستی و نماز و امر به معروف و نهی از منکر بود حدود و احکام ارث نداشت.
2) ابن بابویه از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند: نوح مردم را علنی و آشکار دعوت به حق )
میکرد فرزندان شیث هبۀ اللّه به او ایمان آوردند هنگامی که دیدند به علوم و دانشی که نزد شیث بوده تبلیغ مینمود امّا فرزندان
قابیل آن حضرت را تکذیب کردند و گفتند خداوند به طایفه جن که پیش از ما بودند فرشتگانی مبعوث فرموده و باید پیغمبران از
نوع فرشتگان باشند تا ما به او ایمان آوریم. نهصد و پنجاه سال به نصّ قرآن نوح مردم را دعوت به حق نمود و شب و روز تبلیغ
کرد ولی ، ص: 254
بیش از هشتاد نفر به او ایمان نیاوردند و به قدري مردم به آن حضرت جسارت کردند و اذیّت و آزار رسانیدند که قابل وصف
نیست. اعضاء او را شکسته و تن مبارکش را در نمدي پیچیده و به خانه میبردند وقتی بهبودي حاصل میکرد میفرمود: پروردگارا
این قوم نادان را هدایت فرما باز بامداد به دعوت قوم میرفت آن مردم بیباك جنابش را سنگسار میکردند چندان که بدن
مبارکش بزیر سنگها پنهان میشد شبانگاه جبرئیل او را از زیر سنگها بیرون آورده جراحات بدن او را التیام مینمود. و آن مردم به
فرزندان خویش وصیّت میکردند که از نوح پیروي نکنند. مردي به نام قصی دست فرزند خود را گرفته و به حضور آن حضرت
برد گفت: این مرد ساحر دیوانهاي است از او پیروي مکن پدران ما هم چنین وصیت کردند سپس آن فرزند عصائی که بدست
پدرش بود گرفت و چنان بر سر نوح زد که خون از محاسن شریفش جاري شد، خطاب به آن حضرت رسید هرگز این طایفه ایمان
نخواهند آورد. عرض کرد: پروردگارا آیا کسی هست میان فرزندان ایشان که اطاعت و فرمانبرداري کند و ایمان آورد تا این
زحمت و مشقّت من بیثمر نباشد؟ خداوند فرمود: از نسل آنها هیچ وقت مؤمنی بوجود نخواهد آمد. نوح عرض کرد: پروردگارا
حالا که چنین است در روي زمین یک نفر از آنها را باقی نگذار. خداوند دعاي او را به اجابت رسانید و آنان را عاقبت به کیفر
اعمالشان گرفتار نمود تا چهل سال پشت پدران و رحم مادران را نازا و عقیم قرار داد و فرزندي از ایشان متولد نشد و همه را غرق
و به طوفان هلاك نمود. بر حسب این روایت هنگام طوفان همه مشرکین زیاده بر چهل سال زندگی نموده بودند استفاده میشود
، که حد رشد و بلوغ کودك در آن دوره چهل سالگی بوده که به سبب شرك آنان مستحق
ص: 255
میشدند آنگاه پروردگار آنها را به هلاکت افکنده است.
3) ابن بابویه از امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: روزي نوح در کشتی به خواب رفته بود بادي وزید جامه او را )
به کنار زد عورت آن حضرت نمودار شد حام خندید و سام فرزند دیگر او منع کرد هر چه سام آن حضرت را میپوشانید حام آن
پیراهن را به عقب میزند در این اثنا نوح از خواب بیدار شد دید حام میخندد سببش را پرسید حام واقعه را به عرضش رسانید آن
حضرت متغیر شد و سر مبارکش را به آسمان بلند کرد، عرض کرد: پروردگارا آب پشت حام را برگردان و تغییر ده و فرزندان او
صفحه 136 از 218
را سیاه پوست بگردان خداوند دعاي آن حضرت را به اجابت فرمود لذا اهل سودان و حبشه که سیاه پوست هستند تمام آنها از نسل
حام میباشند.
4) از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: حضرت نوح دو هزار و پانصد سال در دنیا زندگی نمود هشتصد و پنجاه )
ساله بود که مبعوث شد و نهصد و پنجاه سال دعوت مینمود و دویست سال مشغول ساختن کشتی بود پانصد سال بعد از طوفان به
تعمیر و نباء شهرها مشغول و فرزندان خود را در آن شهرها سکونت داد روزي فرشته موکل بر قبض ارواح به حضورش رسید بر آن
حضرت سلام کرد حضرت جوابش را داد و فرمود:
اي عزرائیل به چه مقصودي در اینجا آمدهاي؟ عرض کرد: براي قبض روح شما. گفت: مهلت بده تا از این آفتاب به سایه روم وقتی
به سایه رفت فرمود:
گویا عمرم مانند رفتن از این آفتاب به سایه بود امر پروردگار را انجام ده روح مقدس آن حضرت را قبض نمود.
5) ابن بابویه در کتاب نبوت روایت مرفوعی از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل نموده: که چون خداوند متعال حضرت نوح را )
مبعوث کرد ، ص: 256
آشکارا مردم را دعوت نمود فرزندان هبۀ اللّه بن آدم که گفتار نوح را با مدارك صحیحی که در دست داشتند برابر میدیدند او را
تصدیق کردند اما فرزندان قابیل او را تکذیب کردند و گفتند خداوند بسوي جنیان فرشتهاي فرستاده است اگر میخواست براي ما
هم پیامبري بفرستد یکی از فرشتگان را میفرستاد.
6) تفسیر مجمع از حنان بن سدیر از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند: فقط هشت نفر از مردم به )
نوح پیامبر ایمان آوردند.
تجزیه و ترکیب .... ص : 256
قوله تعالی: لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ ...
کلمه اله مبتداء و کلمه لکم خبر آن و کلمه غیره: صفت کلمه اله است. اصل کلمه یا قوم: یا قومی بوده و کسره میم بر حذف یاء
آن دلالت میکند. کلمه لینذرکم به جهت آن ناصبۀ که در تقدیر میباشد منصوب است. کلمه معه متعلق به عامل مقدر یعنی کلمه
استقروا میباشد. کلمه عمین که در اصل عمیین بوده صفت کلمه قوم میباشد.
، ص: